چهار مرداد

خودم رو در ماجرایی قرار دادم که سرشار از حماقتهای اجتناب ناپذیر بود و زنجیره ی اتفاقاتی که افتاد منو به جایی رسوند که کمی احساس ضرر می کردم.


موضوع اینه که دارم خودم رو توجیح میکنم که من جایی برای ریسک نه گفتن به مهناز نداشتم , پس خیلی چیزها رو قمار کردم و این روش بازی منه, جسورانه و بی حساب. اما آیا واقعآ اینطور بود؟ آیا لازم بود تا این حد عجولانه پیش برم و خرد رو فدای نیازهایم کنم؟


البته ,.. مهناز کسی نیست که برای بدست آوردنش باید عاقلانه عمل کنی , لزومی نداره تلاش کنی مرد زندگی برایش باشی تا حاضر به عشقبازی شود. تو چیزی رو بهش دادی که میخواست, و اونهم در عوض همین کار رو برای تو کرد. و حالا هر تلاشی برای اینکه این رابطه حالت معامله نداشته باشه یک اشتباهه , البته اون از این اشتباه استقبال میکنه , اما تو نباید از این جلوتر بروی.


اگر هنر حفظ تعادل این رابطه رو داشته باشی میتونی با خیال راحت روال عادی رو طی کنی , دخترهای جدید رو ملاقات کنی و با کیفیت بهتری زندگی کنی.

نظرات 1 + ارسال نظر
خرید وبمانی جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:36 ب.ظ

سلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.

عنوان: خرید وبمانی
لینک: http://www.PersianXchange.ir/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد