بیستم فروردین, از امروز آزادم هر کاری که دوست دارم انجام بدم. دیروز بعد از یک سال و نیم رسمآ با شغل ام خداحافظی کردم و همه چیز همونطور که میخواستم پیش رفت . حالا فارغ از هر مسئولیتی اونطور زندگی میکنم که دوست دارم و نه اونطور که مجبورم!
واقعآ خوشحالم , از جسارت پایان دادن به کاری که دیگه علاقه ای به انجامش نداشتم و در بند تعهدات مجبور بودم ادامه بدم. حالا خودم رو از تمام قید و بندهای گذشته رها کردم و آماده ام برای زندگی با فلسفه جدیدم .
برنامه های زیادی دارم که باید اجرا کنم و انرژی و انگیزه ی قدرمتندی برای پرتاب و جدا شدن از گرانش وضعیت گذشته , فکر کردن با ایدیوم جدید و در فرکانسی متفاوت.
باید به خاطر داشته باشم که چرا و چطور به اینجا رسیدم تا بتونم احساس واقعی رها شدن رو به یاد بیارم . باید یادم باشه که این فرصت رو به خودم دادم تا تجربه کنم و به راه آزمون و خطای حساب شده بروم . یادم باشه هروقت که خسته شدم برای خودم زنجیرهای رنگی و نو هدیه نیارم .
در ضمن تصمیم دارم تقویم ام رو به تقویم محلی برگردونم چون اینطوری تصویر دقیقتری از تاریخ بدست میارم!..